ماه رمضان که میرسد مجالس متعدد ختم قرآن در مساجد و حتی منازل برگزار میشود و از این رهگذر انس و الفت مردم در ماه رمضان که بهار قرآن نامیده شده بیشتر میگردد.
در روایات اهلبیت(علیهمالسلام) تأکید خاصی بر قرائت قرآن در این ماه شده، اما بهراستی چه رابطه ای بین قرائت قرآن و ماه رمضان وجود دارد که اینگونه بهطور خاص بر قرائت آن در این ماه بزرگ تأکید شده است؟
ماه رمضان، ماه عبادت و خودسازی، ماه ترک معصیت و انجام اطاعت است. برای تحقّق این هدف مهم، هم تعلیم لازم است و هم تربیت. «قرآن» انسان را تعلیم میدهد و «روزه» انسان را تربیت میکند. تنها با این دو است که رسیدن به کمال ممکن میگردد.
در حقیقت «قرآن» بدون فریضه «روزه» آموزش ناتمام و بدون پرورش است و رمضان و «روزه» بدون «قرآن» تربیت فاقد دانش و آگاهی است. بنابراین، یک مسلمان باید با روزه گرفتن، رمضان را احیا و خود را تربیت کند ونیز با نزدیکی به قرآن و مأنوس شدن با آن، هدایت شود، چنین قرآنی در ماه رمضان فرود آمد و روزه نیز در این ماه واجب گشت، به همین جهت، باید به این دو هدیه الهی توجّه خاص شود.
قرائت همراه با تدبر
یکی از راههای استفاده از هدایت قرآن، تلاوت آن است. امام باقر (علیهالسلام) ماه رمضان را بهار قرآن معرفی میکند« لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان؛ هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است»[1]و پیامبر اسلام (صلیالله علیه و اله) در خطبه شعبانیه که در آخرین جمعه ماه شعبان، پیرامون ماه رمضان و فضیلتهای آن بیان کردند، در مورد ثواب قرائت قرآن در این ماه فرمودند:«مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُور؛ هر کس در این ماه آیهای از قرآن بخواند اجر کسی که قرآن را در ماههای دیگر ختم کند خواهد داشت»[2] اما اینکه چطور قرآن را قرائت کنیم تا بهره بیشتری از تلاوت آن ببریم موضوعی است که در روایات اهلبیت(علیهم السلام) به آن اشارهشده است.
« علی بن أبی حمزه گوید: خدمت حضرت امام صادق (علیه السلام) رفتم، ابوبصیر از آنحضرت پرسید: قربانت شوم، در ماه رمضان همه قرآن را در یک شب بخوانم؟ امام (علیه السلام) فرمود: «نه»، ابوبصیر گفت: در دو شب؟ امام فرمود: «نه»، ابوبصیر پرسید: در سه شب؟ فرمود: «آری بخوان» سپس فرمود: «ای ابا محمد! برای ماه رمضان حقی و حرمتی است که ماههای دیگر مانند آن نیستند، اصحاب حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) قرآن را در یک ماه یا کمتر میخواندند، و هرآینه قرآن با سرعت و شتاب خوانده نشود، و باید هموار و شمرده و با آهنگ خوش خوانده شود، و از آیهای که در آن نام بهشت برده شده است، سریع گذر نکن و آنجا بایست، و از خدای عزّ و جلّ بهشت را بخواه، و چون به آیهای که در آن ذکر دوزخ است رسیدی نیز نزد آن توقف کرده و از دوزخ به خدا پناه ببر»[3]
حضرت علی (علیه السلام) نیز در ضمن روایتی درباره قرائت بدون تدبر میفرماید«أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَةٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر؛ همانا در قرائتی که در آن تدبر و تفکر نشود، خیری نیست»[4]
ازاینرو توصیه اهلبیت(علیهمالسلام) آن است که در ماه رمضان، قرآن زیاد خوانده شود؛ اما همراه با تدبر و تأمل درآیات آن؛ زیرا در این صورت است که احکام و دستورات الهی در اعماق وجود انسان جای میگیرد و او را آماده میکند تا در ماههای آینده به جنگ با نفس اماره برود و در این مبارزه پیروز شود.
پینوشت
1. وسائل الشیعه، ج 6، ص 203
2. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 296
3. الکافی، ج 2، ص 617
4. همان، ج 1، ص 36
جهاد و دفاع از دین و جان و مال از آموزه های عزت بخش قرآن کریم است که در آیات بسیاری از این کتاب مقدس به چشم می خورد؛ قرآن کریم، این کتاب آسمانی راه رسیدن به عزت دنیا و آخرت را به انسان نشان داده و تنها راه نجات بشریت از سیطره بیگانگان و قدرت های استعماری نیز بازگشت به قرآن کریم و اقتدا به سرور وسالار شهیدان حضرت حسین ابن علی(علیهما السلام) می باشد.
دفاع ملت یمن نیز از این قاعده مستثنی نبوده و الهام گرفته از آیات قرآن کریم و نهضت آزادی بخش امام حسین(علیه السلام) است. جوانان پرشور و انقلابی یمن با الگو گیری از قیام امام حسین علیه السلام و انقلاب اسلامی ایران راه عزت خویش را یافته اند، راه دفاع و نبرد مسلحانه با رژیم وابسته و هم پیمان آمریکا یعنی آل سعود که دستانش به خون مظلومین و کودکان آلوده است. حق انصارالله و مردم یمن است که در مقابل تجاوز گری های رژیم سلطنتی آل سعود از آئین و وطن خود دفاع کنند.
دفاع حق انصار الله است چون مردم یمن مورد ظلم قرار گرفته اند و خداوند عزیز در قرآن کریم به مظلومین و ستمدیدگان اجازه قتال داده است:
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ[حج/ ۳۹] به آنها كه جنگ بر آنان تحميل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا كه مورد ستم قرار گرفته اند و خدا قادر بر نصرت آنها است.»
این آیه نخستين آيه اى است كه درباره جهاد نازل شد. هـنگامى كه مسلمانان در مكه بودند مشركان پيوسته آنها را آزار مى دادند،...(مسلمانان)خدمت پيامبر(صلوات الله علیه) مى رسيدند و شكايت مى كردند(و تقاضاى اذن جهاد داشـتـند) اما پيامبر(صلوات الله علیه) به آن ها مى فرمود: صبر كنيد، هنوز دستور جهاد به من داده نشده تا اين كـه هـجرت شروع شد و مسلمين از مكه به مدينه آمدند، خداوند اين آيه را كه متضمن اذن جهاد است نازل كرد؛ در اين آيه مى گويد: ((خداوند به كـسـانـى كه جنگ از طرف دشمنان بر آنها تحميل شده اجازه جهاد داده است، چرا كه آنها مورد ستم قرار گرفته اند))در ادامه آیه خداوند به ستمدیدگان وعده پیروزی داده و مى فرمايد: ((و خداوند قدرت بر يارى كردن آنها را دارد)) (أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ)[حج/ ۳۹]. خداوند قدرت بر يارى كردن آنها را دارد اما شما هم بـايـد آنـچـه در توان داريد در اين عالم اسباب به كار گيريد و در آنجا كه قدرت شما پايان مـى گـيـرد در انـتـظار يارى خدا باشيد، و اين همان برنامه اى بود كه پيامبر اسلام (ص) در تمام مبارزاتش به كار مى گرفت و پيروز مى شد.[1]
مردم یمن که از دوستداران و پیروان اهل بیت علیهم السلام مورد ستم و دد منشی آل سعود واقع شده اند و در برابر این ستمگری و تجاوز آشکار و بی شرمانه به دفاع و مبارزه برخاسته اند و خداوند قادر نیز قدرت بر يارى كردن آنها را دارد؛ اما مسلمین جهان نباید نسبت به ظلمی که به این مردم مظلوم شده بی تفاوت باشند و باید با بهره گیری از توان و امکانات خود به یاری این مردم مظلوم اقدام نمایند.
نصرت و یاری خداوند به مظلوم
«الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[حج/ ۴۰] همانها كه به ناحق از خانه و لانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند جز اينكه ميگفتند پروردگار ما الله است، و اگر خداوند بعضي از آنها را بوسيله بعضي ديگر دفع نكند ديرها و صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده ميشود ويران مي گردد و خداوند كساني را كه او را ياري كنند (و از آئينش دفاع نمايند) ياري ميكند، خداوند قوي و شكست ناپذير است.»
این آیه از قرآن کریم در باره اين ستمديدگانى كه اذن دفاع به آنها داده شده است توضيح بيشترى مى دهد، و مـنـطـق اسلام را در زمينه اين بخش از جهاد روشن تر ساخته و مى گويد: ((همان كسانى كه به ناحق از خانه و شهر خود اخراج شدند جز اين كه مى گفتند: پروردگار ما خداوند يكتاست))! (الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ). سپس يكى از فلسفه هاى تشريع جهاد را اين چنين بازگو مى كند: ((و اگرخداوند بعضى از مردم را بـه وسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه ها، ومعابد يهود و نصاری، و مساجدى كه نام خدا در آن بـسيار برده مى شود، ويران مى گردد.)) (وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا). هدف حکومت های جبار این است که مردم همچون خدا آنها را بپرستند! و لذا اگر آنها فرصت پيدا كنند تمام اين مراكز معنوی را باخاك يكسان خواهند كرد. اما اراده الهی بر یاری و پیروزی مظلوم قرار گرفته و در پايان آيه بار ديگر خداوند، بر وعده نصرت الهى تاكيد كرده و فرموده است: ((وخداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيين) و مراكز عبادتش دفاع نمايند) يارى مى كند)) (ولينصرن اللّه من ينصره). و بدون شك اين وعده خدا انجام شدنى است چرا كه ((او قوى و قادر وغيرقابل شكست است)) (ان اللّه لقوى عزيز). مدافعان خط توحيد تصور نكنند در اين ميدان مبارزه حق و باطل، و در برابر انبوه عظيم دشمنان سرسخت تنها و بدون تكيه گاهند. در اين آيه به دو فلسفه ى جهاد اشاره شده است. نخست جهاد((مظلوم)) در برابر((ظالم و ستمگر)) كه حق مسلم طبيعى وفطرى و عقلى اوست كه تن به ظلم ندهد، برخيزد و فرياد كند. ديـگـر جـهاد در برابر طاغوتهايى است كه قصد محو نام خدا را از دلها و ويران ساختن معابدى كه مركز بيدارى افكار است دارند.[2]
در حادثه یمن نیز می بینم که حمله آل سعود به مردم بی گناه یمن باعث آواره شدن میلیونها نفر از آنها شده و در حملات خود مساجد یمن را مورد هدف قرار می دهد و این جنایت نشان دهنده انحراف این خاندان سلطنتی از اسلام و تقابل این ستمکاران باقرآن کریم بوده و نشانگر این است که آنها لیاقت واژه خادم الحرمین نداشته و واژه خائن الحرمین برای آنان سزاوار تر است. ومدافعان یمن نیز نباید تصور كنند که در اين عرصه نبرد میان حق و باطل، در برابر امکانات نظامی دشمنان سرسخت اسلام و تشیع یعنی صهیونیست جهانی و آمریکا و رژیم خائن آل سعود، تنها و بدون پشتیبانند.
جهاد مردم مسلمان یمن جهاد مظلوم در در برابر((ظالم و ستمگر)) بوده و حق مسلم این ستمدیدگان است كه تن به ظلم نداده و برخيزند و از کشور و آرمانهای خود دفاع نموده و در برابر این طواغیت آل سعود كه قصد محو نام خدا را از دلها و ويران ساختن معابدى كه مركز بيدارى افكار است دارند، قیام کنند.
دفاع حق انصار الله است چون اگر خداوند بوسیله آنها تجاوز آل سعود را دفع نكند، آنها معابد و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود را ويران مي کنند. همانطور که مشاهده می شود، هواپیماهای جنگی آل سعود، عمداً مساجد کشور یمن را مورد هدف قرار می دهند.[3]
گرچه رژیم غاصب و ستمگر آل سعود با حمایت شیطان بزرگ دست ظلم به مردم بی پناه یمن گشوده، اما باید بداند که به خانه ای بسیار سست متمسک شده، چرا که مثل کسانی که غیر خدارا به دوستی می گیرند، مثل عنکبوت و خانه سازی اوست و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت[4] و پناه بردن به این خانه آنها را از خطرات حفظ نمی نماید.
آل سعود جنایتکار باید بداند که بر طبق وعده الهی پیروزی نهایی برای مظلومین و ستمدیدگان جهان است و مستضعفین وارثان آینده جهان خواهند بود.[5]
به امید فرا رسیدن روز نجات وشادی همه ملت های دربند و مستضعف جهان
«اللّهم عجل لولّیک الفرج»
«و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
«و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین»
پی نوشت:
[1] برگزیده تفسیرنمونه، ج3، آیه39.
[2]برگزیده تفسیرنمونه، ج3، آیه40.
[3] روزنامه جمهوری اسلامی
[4]سوره عنكبوت، آیه 41.
[5] سوره قصص، آیه 5.
چند وظیفهى بزرگ وجود دارد که باید انجام داد. شما آقایان محترم، در جلسات این اجلاس دوروزه راهکارهایى را فکر کردید، دنبال کردید، وظایفى را مشخّص کردید. من دو سه کار لازم را که غیر قابل اغماض است، عرض میکنم: یکى [تشکیل] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همهى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشهکن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همهى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام میسوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل میسوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد. آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح»(۴) وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید! عدّهاى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراهکننده قرار میگیرند و بیچارهها خیال میکنند دارند کارِ خوب انجام میدهند، مصداق آیهى شریفهى «قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا * اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا»(۵) هستند؛ خیال میکنند دارند جهاد فىسبیلالله میکنند. اینها همان کسانى هستند که در روز قیامت عرض خواهند کرد به خدا: رَبَّنآ اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا * رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ وَ العَنهُم لَعنًا کَبیرا؛(۶) این بیچارهها همانها هستند. آن که در مسجد دمشق یک عالم بزرگ مسلمان را به قتل میرسانَد جزو اینها است؛ آن کسى که مسلمانها را به بهانهى انحراف از دین سر میبُرد جزو اینها است؛ آن کسى که در پاکستان و در افغانستان و در بغداد و در شهرهاى گوناگون عراق و در سوریّه و در لبنان با انفجار، بىگناهها را به خاک و خون میکشد، جزو همینها است که روز قیامت خواهد گفت: رَبَّنا اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا. رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ.(۷) در یک جاى دیگر قرآن، خدا میفرماید: لِکُلٍ ضِعفٌ؛(۸) قبول نمیکند خدا که «رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ»، [میفرماید] «لِکُلٍ ضِعفٌ»، هر دوتان، تابع و متبوع [در عذابید]؛ «تَخاصُمُ اَهلِ النّار»،(۹) با همدیگر میجنگند. اینها را باید نجات داد، این جوانها را باید نجات داد، و این بهعهدهى علما است. علما با محافل روشنفکرى هم ارتباط دارند، با تودهى مردم هم ارتباط دارند؛ باید تلاش کنند. خداى متعال در قیامت از علما سؤال خواهد کرد که چه کردید؟ باید اقدام کنند. این یک کار
کار دوّم که بسیار لازم است، روشنگرى نسبت به نقش سیاستهاى استکبارى آمریکا و انگلیس است. باید روشنگرى کرد؛ باید دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاستهاى آمریکا در این میان چیست؛ نقش سرویسهاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى در این احیاء جریان فتنهى تکفیرى چیست؛ این را باید همه بدانند. همه باید بدانند که اینها دارند براى آنها کار میکنند؛ نقشه از آنها است، پشتیبانى از آنها است، ارائهى طریق از آنها است، پول هم از دستنشاندگان آنها [یعنى] حکومتهاى منطقه است که پولش را میدهند، این بیچارهها را بدبخت میکنند و دنیاى اسلام را دچار این مشکل میکنند. این هم یک کار لازم دیگرى است که بایستى انجام بگیرد.
کار سوّمى که حتماً باید انجام بگیرد، اهتمام به قضیّهى فلسطین است. نگذارید قضیّهى فلسطین و قدس شریف و مسئلهى مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را میخواهند. آنها میخواهند دنیاى اسلام از قضیّهى فلسطین غفلت کند. الان شما ببینید در همین روزها کابینهى رژیم صهیونیستى، یهودیّت کشور فلسطین را اعلام کرد؛ بهعنوان یک کشور یهودى آن را اعلام کرد. از مدّتها قبل دنبال این قضیّه بودند، حالا بصراحت این کار را انجام دادند. در غفلت دنیاى اسلام، در غفلت آحاد مردم و ملّتهاى مسلمان، رژیم صهیونیستى به دنبال تصرّف قدس شریف است، به دنبال تصرّف مسجدالاقصى است، به دنبال تضعیف هرچه بیشتر فلسطینیان است؛ این را باید توجّه داشت. همهى ملّتها باید از دولتهاى خودشان مطالبه کنند مسئلهى فلسطین را؛ علماى اسلامى از دولتهاى خودشان بخواهند و مطالبه کنند.
----------------------------------------
- بیانات رهبری در دیدار شرکتکنندگان در «کنگرهى جهانى جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام»/
۱۳۹۳/۰۹/۰۴
دختر راشل کلمنس حاضر به خوش آمد گویی رئیس جمهور Figueiredo در در دیکتاتوری نظامی برزیل نیست .1979
کشور عربستان، محل قرار گرفتن قبلهگاه مسلمانان و حرم پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میباشد و هر ساله محل رفت و آمد میلیونها نفر زائر به این کشور میباشد. چنین کشوری باید دارای حکومتی باشد که بهترین نمونه و الگو برای عمل به احکام اسلامی باشد، اما جنایات و ظلمهایی که توسط حکام آن، در داخل و خارج کشور انجام شده و میشود، نشاندهندهی بیکفایتی و بیلیاقتی آنان برای حکومت بر این سرزمین وحی میباشد.
دلایل بیلیاقتی حکومت عربستان:
1. در سال 1366 هجری شمسی، هزاران زائر ایرانی، در حال انجام فریضهی الهی «برائت از مشرکین» در مکه بودند که توسط مأموران دولت وهابی عربستان، مورد هجوم، قرار گرفتند[1] در حالي كه مکه، محلی است که بنا بر دعای حضرت ابراهیم(علیهالسلام) که از خداوند متعال درخواست کرد که: «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً[بقره/126] پروردگارا! این (سرزمین) را شهرى امن قرار ده» مکه را محلی امن قرار داده است.
2. شرابخواری، یکی محرمات دین اسلام است که قرآن کریم، با صراحت؛ از آن نهی کرده و جز گناهان کبیره شمرده شده و فرمود: «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ [مائده/90] شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بختآزمایى] پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى كنید» اما خبر شرابخواری پادشاه عربستان، بر همه آشکار است.[2]
3. شیعیان یکی از فرقههای مسلمان هستند که حق شهروندی دارند، اما در عربستان، نهتنها آنها را به عنوان شهروند نمیشناسند، بلکه بدون هیچ دلیل عاقلانهای حق امنیت و احترام را از آنها گرفتهاند و به جان و مالشان تعرض میشود.[3] همچنین، حکم اعدام روحانی شیعه(شیخ نمر) را صادر میکند.[4]
4. جنایات اخیر عربستان نسبت به کشور یمن: در آمد چندین میلیاد دلاری سالانهی عربستان[5] که باید صرف خدمت به حجگزاران شود و در راه اسلام صرف شود، صرف حمله به کشور مسلمان و بیپناه یمن میشود و این در حالی است که:
اولا: این حملات در ماه «رجب» که یکی از ماههای حرام در اسلام است که نباید در آن جنگ و خونریزی شود.[6]
ثانیا: پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «هر كه صبح كند و به امور مسلمین همت نگمارد مسلمان نیست»[7] و رژیم وهابی عربستان، به جای همت گماردن به نیازهای این مردم مسلمان، همت خود را صرف ریختن بمبهای مختلف بر سر آنان گمارده است.[8]
و معلوم میشود که حکومت عربستان، مردم یمن را به عنوان انسان هم قبول ندارد؛ چرا که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در روایتی دیگر فرمود: «هر كه بشنود مردى فریاد میزند «مسلمانها به دادم برسید» و جوابش نگوید مسلمان نیست».[9] چنانکه مشاهده میشود، در این روایت نفرموده، مسلمان؛ فریاد میزند، بلکه فرموده: مردی فریاد میزند... و رژیم عربستان، نهتنها خودش صدای آنها را به کمکخواهی بلند کرده است، بلکه مانع کمک دیگران به این مردم مظلوم هم میشود.[10]
به امید فتح دوباره و قریب الوقوع مکه توسط مسلمانان واقعی؛ همانطور که در زمان حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله) به وقوع پیوست.
------------------------------------------------------------